بهائیان هر چند ادعای ابداع این تعلیم را دارند[2]، ولی مدعیاند به دلائلی که تا امروز مشخص نشده، بهاءالله، آموزش بهائیت به ساکنان اسرائیل را ممنوع اعلام کرده است.[3] به نامهی بیت العدل، در پاسخ به یکی از بهائیان توجه فرمائید:
«بیت العدل نامهی شما با تاریخ 25 ژوئن 1995 را دریافت کرده و به ما دستور پاسخ دادن، داده است. شما پرسیدهاید که سیاست عدم آموزش [بهائیت] به اسرائیلیها در هنگامی که گفتگو به صورت اینترنتی انجام شود چگونه است. بیت العدل از دوستان نخواسته که با اسرائیلیها ارتباط نداشته باشند. هنگامی که برای شما مکشوف شود که فردی که به صورت اینترنتی با او در حال گفتگو هستید یک اسرائیلی است، شما باید با او ارتباط دوستانه داشته باشید اما نباید تعالیم بهائیت را به او آموزش دهید. اگر او از قبل نسبت به بهائیت علاقمند شده، شما باید او را به دفتر مرکز جهانی بهائی در حیفا ارجاع دهید.
جهت اطلاع شما عرض میشود که مردم اسرائیل به اطلاعات حقیقی دربارهی بهائیت، تاریخچه و اصول عمومی آن دسترسی دارند. کتب مربوط به بهائیت در بسیاری از کتابخانههای اسرائیل یافت میشوند و اسرائیلیها اجازهی بازدید از بقاع و باغچههای بهائی را دارند. اما، برای پایبندی به سیاستهایی که از زمان بهاءالله مؤکدا پیروی شدهاند، بهائیان، این آئین را در اسرائیل آموزش نمیدهند. همچنین، به اسرائیلیانی که در خارج [از اسرائیل] به سر میبرند و قصد بازگشت به اسرائیل را دارند، بهائیت آموزش داده نمیشود. وقتی اسرائیلیها در مورد این آئین سوال میپرسند، به پرسشهای آنها پاسخ داده میشود، اما این (پاسخ دادن) باید به گونهای باشد که در عین اینکه اطلاعات واقعی به آنها ارائه میکند موجب علاقهمندی بیشتر آنها [نسبت به بهائیت] نشود. با درودهای محبت آمیز بهائی. بخش دبیرخانه.»![4]
حال در اینجا چند سوال مطرح میشود:
1- چگونه آئینی که داعیهی «تحرّی حقیقت» دارد، گروهی از مردم (اسراییلیان) را از فراگیری بهائیت و علاقمندی به آن، به شدت دور نگاه میدارد؟
2- اگر بهائیت یک دین بر حق است و بهترین راه است، همه را یکسان میداند و همه انسان ها باید برای تکامل، بهایی شوند، پس چرا اسرائیلیها به هیچ وجه نمیتوانند بهائی شوند؟
3- مگر می شود خداوند دینی را بعنوان بهترین راه تکامل به مردم عرضه کند و سپس عده ای را از این راه منع کند؟
اینجاست که مشخص میشود بهائیت یک دین الهی نیست، بلکه یک فرقهی گمراه است.
پینوشت:
[1]. «اول تعلیم حضرت بهاءالله تحرّی حقیقت است. باید انسان تحرّی حقیقت كند و از تقالید دست بكشد.»: عبدالبهاء، خطابات، بیجا: موسسهی ملی مطبوعات امری، بیتا، ج 2، ص 144.
[2]. برای مطالعه بیشتر بنگرید به مقالهی: عدم ابداع آموزهی «تحرّی حقیقت» در بهائیت
[3]. البته این ادعا قابل اثبات نیست زیرا در زمان بهاءالله اصلا اسرائیلی وجود نداشته و هدف بهاییان از مطرح کردن این موضوع امر دیگری است که در این مجال نمیگنجد.
[4]. سایت: کتابخانه بهائی